نام رمان : بازمانده ای از طبیعت
نویسنده : الهه یخی
ژانر : تخیلی.عاشقانه
سطح رمان : پرطرفدار
ویراستاران : بدون ویراستاری
تعداد صفحات کتاب : 160 پی دی اف
منبع تايپ رمان : انجمن نگاه دانلود
تعداد دانلود : 17,005

رمان بازمانده ای از طبیعت داستان رمز و رازهایی است که انسانها را درگیر کرده و برای باز کردن گره این رمزها باید نیروهای بسیار را طلبید تا با کمک نیروی عشق بر همه چیز غلبه کرد.
رمان بازمانده ای از طبیعت
خلاصه:
من ٬دختری از زمین که برای یافتن بازمانده به اینجا آمده ام
و تو شاهزاده ای از جنس آتش و شیطان هستی که…
برای به دست آوردن من هرکاری انجام میدهی.
راز عجیبی این سرزمین را در بر گرفته که کسی از آن اطلاعی ندارد
به زودی راز ها معلوم٬ و هویّت من آشکار خواهد شد.
.
توضیحات :
تاراگاسیلوس: سرزمین پهناوری با مناطق مختلف. فرمانروا: آخرین بازمانده از خاندان سلطنتی
دارچفینلند: منطقه ی دیو ها. پادشاه: زاگورا
شاینتلند: منطقه ی شیطان ها. پادشاه: سلفوس
ساینتلند: منطقه ی فرشته ها. ملکه: آیرانا
گیرسلند: منطقه ی گیاه افزار ها. پادشاه: سیتاروس
آبرفیند: منطقه ی آب افزار ها. ملکه: الوریا
آترلند: منطقه ی آتش افزار ها. ملکه: آتریسیا
بادرلند: منطقه ی باد افزار ها. پادشاه: هرولد
خاکساران: منطقه ی خاک افزار ها. پادشاه: دنیل
.
قسمتی از متن رمان بازمانده ای از طبیعت :
با احساس بوی خاک خیس و آواز پرنده ها چشمامو باز کردم. بالای سرم پر بود از درختهای تنومند که
سر به فلک کشیده بودن. خواستم بلند بشم که سرم تیر کشید. سرم به طرز وحشتناکی درد میکرد.
دستم رو گذاشتم روی سرم و نشستم.
به اطراف نگاه کردم. من اینجا چیکار میکردم؟؟؟؟ منکه……منکه……اصلا من کجا بودم که از اینجا
سر در آوردم؟؟؟؟ چرا هیچی یادم نمیاد؟؟؟؟؟ وای خدا این دیگه چه بلاییه که سرم اومده؟؟؟؟؟
با احساس بوی خاک خیس و آواز پرنده ها چشمامو باز کردم. بالای سرم پر بود از درختهای تنومند که
سر به فلک کشیده بودن. خواستم بلند بشم که سرم تیر کشید. سرم به طرز وحشتناکی درد میکرد.
دستم رو گذاشتم روی سرم

روایت زندگی دختری از تبار ایل ترک زبان بزرگ قشقایی که درخانوادهای اصیلزاده به دنیا آمده و باید طبق اصالت خانوادگیاش رفتار کند. سنتهایی که زندگی این دختر را

رمان از تجریش تا راه آهن قصه ی تضاد ها ی دو قشر از جامعه است که هر دو زیر سقف آسمان و در یک شهر زندگی می کنند اما میان آنها فاصله بسیار است.

رمان عطر بارون،بوی سیب حکایت دختری است که پس از یک جدایی در تلاش برای مبارزه با مشکلات هست

این رمان در مورد صندوقچه ای هست که بعد از مادربزرگ به دست نوهاش می افتد و او حالا با اسراری مواجه هست که برایش دردسر درست میکنند

پایان نامه مقدونی توصیف زندگی که بخاطر افکار افراد قدم به مسیر اشتباهی گذاشته میشود

رمان مینو سپنتا انگره رمانی است با ژانر تخیلی در مورد سرزمین ارواح و نجات یکی از شخصیت های رمان از این سرزمین است
کپی شده از یه رمان دیگه هست به طور کامل حداقل اسم شخصیتها رو کپی نمیکردی اگه درست ادم باشه دختره آرابلا بود یا یه همچین چیزی که یتیم و خدمتکار بود میره دنیایرو بگرده طبق رویاش و میره تو مرز شیاطین با پسره اشنا میشه … افسانه آرابلا؟
سلام جلد سوم رو می خواستم
سلام عزیزم لطفا بگو جلد سومش چه اسمی داره ممنون
سلام نویسنده جان رمان بسیار زیبایی داری
جلد سومش اسمش چیه و تایپش به پایان رسیده یا نه؟؟؟؟
لطفا اسم جلد سه رمان و بگید مرسی بابت داستان فوق العاده ای که نوشتین
اسم جلد سوم چیه و کی میذارید؟رمان خیلی جذابی بود مرسی
بچگانه:/
شخصیت اصلی از جدیت کافی برخوردار نبود.
چند جلدیه
سه جلدیه
سلام الهه یخی میشه لطفا جلد سومش هم ادامه بدید؟؟؟؟؟یکم زیاد فاصله افتاد و من تمام داستان رو یادم رفت اگر میشه جلد سومش هم بزارین در کل یکی از بهترین و فوق العاده ترین رمان هایی بود که خوندم
esme jelde 2 chie?
طلسم عشق
با سلام واقعا نمیدونم چرا رمان های فانتزی و تخیلی دارن به سمت پوچ حرکت می کنند ، دنیای تخیل یعنی برو تو وادی غیر ممکن و هرچی دلت خواست خلق کن اما با وجود مانورهای زیادی که در این حیطه میشه داد همه به سمت و سویی رفتن که : یه دختر دو رگه که هم فرشته است و شیطان و یا دختری که ملکه سرزمین پریانه ! به سرزمین دیگه سفر میکنه .
بابا یکم خلاقیت به خرج بدید این وادی و این بخش از صنعت نویسندگی رشد نکرده داره به فنا می ره….
سلام دوست عزیزم. من زمانی که رمان رو نوشتم اصلاً رمان فانتزی نخونده بودم و اولین رمانم بود. دیگه به بزرگی خودتون ببخشید که کم و کاستی داشته. سعی میکنم بعد از این سهجلدی رمان الههی یخی رو منتشر کنم.
ممنون
خیلی زیبا بود
سلام .
با خسته نباشید به نویسنده عزیز اما
الکس ،شارل، غار علی صدریکم کودکانه داستان ،با توجه به اسامی باید غیر ایرانی باشه و کلمات و …ایرانیه .صمیمیت اول داستان غیر معقوله .کلمات عامیانه مثل “خو”تو داستان غیر ایرانی جذابیت نداره …با آرزوی کارهای قوی تر و موفقیت بیشتر …
سلام عزیزم ممنون
بله قبول دارم یکم جلد اول مشکل داره و بهخاطر اینه که اولین رمانمه. ایشالا با قلم قوی نظرتون رو جلب میکنم
عزیزم موفق باشی .
میدونم این جملم به ربط به رمانته
اما
یه رمانم با توجه به اسمت بنویس الهه یخی .نام کاربریت خیلی قشنگه .
برات آرزوی موفقیت میکنم گلم
ممنونم عزیزم.
تو فکرش هستم؛ منتها میخوام یه رمان قوی بشه.
ممنونم. منم برات بهترینها رو ارزو میکنم
مرسی عزیزم از هم صحبتی باشما خوشحال شدم
همچنین گلم
سلام الهه یخی من رمان شما رو توی تلگرام دنبال میکردم ولی کانالتون پاک شد میخواستم بپرسم تو تلگرام کانال دارید
باید بگم مثل همیشه قشنگ نوشتی
سلام افسانهی عزیز. نه گلم تو تلگرام فعالیت ندارم. از این به بعد فقط تو سایت نگاه دانلود نوشتههامو منتشر میکنم
سلام خیلی از رمان خوشم اومد واقعا عالی بود ممنون فقط زود جلد سه رو بزار که دارم دیوونه میشم که چی میشه البته حرفمو جدی نگیر یه ذره خلم خخخخخخخ ولی زود بزارش بازم ممنون از رمان من فقط از چند تا رمان تا حالا خوشم اومده اینم یکی از این رمان است که خوشم اومده واقعا رمانهای این (ژانری )رو دوست دارم ممنون گلم دستت درد نکنه بابت رمان خوبت منتظر جلد سه ام خیلی دنبالش گشتم فهمیدم در حال تایپه ممنون خدانگهدار