نام رمان : ثریا
نویسنده : fatimajafari
ژانر : عاشقانه.اجتماعی
سطح رمان : معمولی
ویراستاران : هیدیکا -الهه یخی
تعداد صفحات کتاب : 285 پی دی اف
منبع تايپ رمان : انجمن نگاه دانلود
تعداد دانلود : 27,177

رمان ثریا داستان زنی قوی و مستقل هست که از خانواده طرد شده و با تلاش بسیار خود را از مسیر زندگی به بالاترین درجه ها میرساند.

رمان ثریا
خلاصه:
ثریا زنی است بسیار قوی که پنج سال از خانواده خود دور بوده و به دلیل یک سری مشکلات از خانوادهاش طرد شده است. با به ارث رسیدن پنجاه درصد سهام هتل بزرگ شمس که شرط و شروطهایی هم برای او در پی دارد، با آدمهایی آشنا میشود که مسیر زندگی او و خانوادهاش را دستخوش تغییراتی میکند. برای تمام آدمهایی که وارد زندگیاش میشوند نقش نوعیحامی را بازی میکند. گاهی میشکند، فرو میریزد؛ اما او باید قوی باشد؛ چون او یک شانه برای تکیه زدن است.
.
قسمتی از متن رمان ثریا :
بدن خشک شدهام را تکانی دادم. دستم را به گردن دردناکم گرفتم و همزمان با نیمخیز شدن از
روی مبل مچ دستم را بالا آوردم تا نگاهی به ساعتم بیندازم. پوزخندی به حلقه سفید پرنگینی که
دست چپم را حریصانه دربرگرفته بود زدم. چقدر زندگیام پر از پوزخندهای صدادار شده بود. از دستم
بیرونش آوردم و روی میز وسط سالن پرتش کردم.
مدتی میشد که به آپارتمان نقلیام نقل مکان کرده بودم. درست همان روزی که اطلاع دادند قرار
است با اولین پرواز به ایران بیایند. با وجود آنها در آن عمارت دیگر جایی برای من وجود نداشت.
حداقل از جنگ اعصاب و زخم زبانها دور میماندم. از جایم برخاستم و روبهروی آینه قدی ایستادم.
در هایلایت نورهای دیوارکوب تصویر زن سیاهپوش آشنای دیروز که غریبه این روزهای زندگیام شده
بود نمایان گشت. دستی به زیر پلکهای متورمِ بیآرایشم کشیدم. پالتوی خزدار مشکیام را
پوشیدم و از خانه خارج شدم.
در جلوی شیشههای سکوریتی سالن فردوگاه منتظر آمدنشان ایستاده بودم. از دور دیدمشان
گروهی سیاهپوش که هر کدام سر به طرفی میچرخاندند.
بهسمتشان پا تند کردم و

روایت زندگی دختری از تبار ایل ترک زبان بزرگ قشقایی که درخانوادهای اصیلزاده به دنیا آمده و باید طبق اصالت خانوادگیاش رفتار کند. سنتهایی که زندگی این دختر را

رمان از تجریش تا راه آهن قصه ی تضاد ها ی دو قشر از جامعه است که هر دو زیر سقف آسمان و در یک شهر زندگی می کنند اما میان آنها فاصله بسیار است.

رمان عطر بارون،بوی سیب حکایت دختری است که پس از یک جدایی در تلاش برای مبارزه با مشکلات هست

این رمان در مورد صندوقچه ای هست که بعد از مادربزرگ به دست نوهاش می افتد و او حالا با اسراری مواجه هست که برایش دردسر درست میکنند

پایان نامه مقدونی توصیف زندگی که بخاطر افکار افراد قدم به مسیر اشتباهی گذاشته میشود

رمان مینو سپنتا انگره رمانی است با ژانر تخیلی در مورد سرزمین ارواح و نجات یکی از شخصیت های رمان از این سرزمین است
سلام جلد دوم کناب ثریا ،پیله بسته رو از کجا میتونم دانلود کنم؟ پیداش نمیکنم
رمان ایرادات زیادی داشت و دقیقا به خاطر همون ایرادات نمیشه بهش لفظ عالی رو اطلاق داد.
اولا اینکه مشخص بود چیزی به اسم پیرنگ داستانی برای رمان وجود نداشته.
دوما شخصیتی که قرار بود کاملا همراهی مخاطب رو داشته باشه(ثریا) به شدت اون رو دچار دلزدگی میکرد.
سوما داستان حتی به لحاظ فرمیک هم پر ایراد بود و نویسنده متاسفانه نتونسته بود در فرم طراحی شده رمانش رو پیش ببره.
به امید کارهای بهتر.
یک بار دیگه به این نتیجه رسیدم که رمان پرطرفدار لزوما عالی نیست.
ممنون از لطفت کارشناس عزیز!!!!!
این رمان پرطرفدار نیست چون من در عرض یک هفته کل پارت ها رو درحال تایپ گذاشتم
و اینکه برای تجربه اول از نظر خودم فوق العاده استقبال شد و هیچ فکرش رو نمیکردم
نوشتن هررمان میشه تجربه برای بهتر شدن رمان های بعدی.
من هم سعی میکنم نظرات دوستان رو بکنم تجربه کارم تا بتونم رمانای بهتری بنویسم.
نظر منم همون نظر sabrina است…یخورده رمان عجیبیه ..کی به این سرعت و کشکی کشکی یه نفرو تو زندگیش راه میده (آذین).. البته من نصفشو بیشتر نتوتستم بخونم
ممنون از ایتکه نظر دادی گلم
بالاخره هرکس یه سلیقهای داره. یه رمان هم نمیتونه نظر مثبت همه رو جلب کنه. این رمان باب سلیقه چندین نفر بوده، اونقدر ک جلد دومش در عرض چندروز بعد از اومدن رمان روی سایت تگ پرطرفدار گرفت. باب سلیقه شما دوست عزیزم نبوده
با تشکر مطلب بسیار مفیدی بود
ممنون از همراهیت عزیزم.
یه چیزی بعد خوندن دو جلد برام مجهول مونده.. دلیل ازدواج اول ثریا چی بود؟ همه جا فقط از عدم رضایت پدرش و ترد شدن گفته شد. اما ثریا چرا اصرار به ازدواج با خسرو داشت؟
سلام گلم
اگ با دقت میخوندی متوجه میشدی عزیزدلم. اون قسمتایی ک میگفت فک میکردم ب ارزوهای محالم میرسیدم، ولی نرسیدم. شاید هم رسیدم ولی دیگه اون جذابیتو برا من نداشت…. بخاطر پول زن خسرو شمس شده بوده، اینکه دیگه خیلی سادست. چه دلیلی میتونه داشته باشه ازدواج یه دختر جوون با یه پیرمرد جز ثروت؟.
هردو جلد رمان عالی بود. دمتون گرم
ممنون عزیزم از همراهی و نگاه زیبات که به نوشتههای من دوختی
سلام خسته نباشی چقدر طول میکشه که جلد دوم ویرایش بشه ؟
سلام ممنون عزیزدلم
ویرایشش ک آخراشه. ولی بعداز ویرایش باید تو نوبت بمونه و بعد میاد رو سایت.
حدودا۱۵-۱۶تا رمان جلوی منه
رمان قشنگی بود ولی فقط یه عیب خیلی کوچیک داشت اونم اینکه خیلی سرسری از اتفاقات گذشته بود…نه به بعضی نویسنده ها که یه اتفاق رو کلی کش میدن و به اصطلاح آب میبندن تو داستان نه به نوشته این دوستمون که اصلا احساسات رو قاطینکرده بود…مثلا خیلی سریع آشتی کردن خیلی سریع خواهرش ازدواج کرد خیلی سریع خودش عاشق شد…موقع خوندن همش احساس میکردم رو دور تند دارم میخونم
ممنون که وقت گذاشتی و لایق دونستی عزیزم
باید بگم که ثریا اولین رمان من هست
و اینکه من رمان مثل فیلمای ترکهای که ۴۰۰قسمت هستن نمینویسم.اول سعی میکنم واقع بینانه و به واقعیت نزدیک باشه. ثریا یه زن بالغه که بیشتر درگیر مشکلات دیگران هست تا زندگی شخصی خودش. یه خورده ژانرش با رمانای دیگه فرق داره. دوم اینکه فقط اتفاقات مهم رو مینویسم که حوصله خواننده سر نره و خیلی جاها رو بدون خوندن به دلیل زیاد بودن متن رد نکنه تا به جای مهم داستان برسه
سلام ببخشید چجورى میتونم رمان هاى در حال تایپ رو بخونم؟
فقط معرفى و مقدمه اش میاد واسم
سلام
باید در انجمن عضو شید تا پست ها براتون کامل قابل رویت بشه.
سلام
رمان خیلی زیبایی بود لطفا جلد دوم رمان رو هم روی سایت بذارید.
سلام عزیزدلم
مرسی از همراهیت♥
جلددوم کامله، در انتطار ویرایشه، هروقت نوبت رمان من بشه، ویرایش میشه و تقدیم نگاه زیباتون میکنیم
سلام رمان خیلی زیبایی بود.
لطفا هرچه سریعتر جلد دوم رمان رو هم بذارید.
سلام عزیزم ممنون ک لایق دونستی
جلد دوم هم داره ویرایش میشه. هروقت نوبتم بشه میاد روی سایت گلم
خیلی عالیه پیشنهاد میکنم حتما بخونید جلددومشم عالیه
مرسی عزیزدلممممم. ممنون بخاطر همراهیت♥
خیلی رمان خوبی بود ولی جلد دومش اصلا لینک دانلود نداره
ممنون عزیزدلم. جلد دومش تو انجمن کامل شده و در انتظار ویرایش هست. هنوز روی سایت نیومده. میتونی آنلاین دنبال کنی. اینم لینکشه
https://forum.negahdl.com/threads/288112/
خیلی رمان قشنگی بوود..جلد دومش هم عالی بووود..واقعاااا ممنوووونم⚘⚘⚘⚘⚘
خوشحالم عزیزدلم ک ب دلت نشسته ممنون واسه همراهیت
خیلی رمان قشنگی بود از هر لحاظ واقعا دست نویسنده درد نکنه بی صبرانه منتظر جلد دوم هستم و امیدوارم بازم از این نویسنده عزیز رمان بخونم.
خوشحالم ک ب دلت نشسته. جلد دوم هم تکمیل شده و در انتظار ویرایش هست ب زودی تقدیم نگاه زیباتون میکنیم♥
خیلی خوبه خیلیییییییی❤️❤️❤️❤️
ممنون عزیزم نظر لطفته. مرسی واسه دنبال کردن و تشکرات برا جلد دوم♥
خسته نباشین من دنبال رمانی میگردم که دختره وقتی پدرش خودکشی میکنه میره با دوست پدرش زندگی میکنه که زنش هم مریضه و بعد یه مدت میمیره و… میشه بگین اسم این رمان چیه؟
سلام
در تاپیک زیر مطرح کنید عزیز
https://forum.negahdl.com/threads/293767/
پشت ابرهای سیاه
رمان زیبایی بود. جلد دومش کِی میاد؟ من در حال تایپ دنبال میکردم این رمانو.
خوشحالم ک خوشت اومده. جلد دومش هم چندپارت تا تموم شدنش نمونده ولی چندماه طول میکشه چون باید توی نوبت بمونه. میتونی درحال تایپ دنبال کنی اگ عضو سایت هستی